-
سالک گفت ما در سرزمین های میانه بودیم جایی که مردمان خون یکدیگر میریختند. جایی که بر خط مستقیم خطی منحنی مماس بود.خطی مستقیم و انحنایی مماس بر آن و ما خط منحنی را برگزیدیم. سالک گفت مرگ سایه ای بود همراه ما، انتهایی بود که ما ابتدای آن را نمی دانستیم، مهلتی بود محدود…
-
گفتم ای شنیدار، پیش تر از راز در دایره ی گردون گفتی، راز دگر بگو از این حکایت دایره اندر دایره. گفت حکایتی سخت غریب است! گفتم رفیقانه بگو! گفت از فهم و وهم بدور است. چنان میگویم که قابل شنیدن است، نه چنان که دیده ام. گفتم چنان بگو که بر بادم…