-
بوی تو مستم می کند، گل شب بو می ترسم نزدیک ات شوم می ترسم نزدیک تر بیاییم، حس بویایی ام مسخ شود. می ترسم نزدیک ات شوم. می ترسم دستم برسد، بچینم ات از روی مستی! بهتر است نزدیک ات نیایم. بهتر است هی سرک نکشم برای دیدنت! بهتر است چشم هایم…
-
گفتم با من از عمل بگو! گفت عمل در وادی گفتگو نیست! گفتم من تشنه عملم کجا لب بر آب زنم؟ گفت تشنه گفتگویی تو، آمده ای که بشنوی. اگر هیچ نگویم تشنه می مانی و اگر سخن بگویم، عطش تو فرو می نشیند. این خود سند است بر آنچه گفتم. …