برچسب: گوی

  • زلف

    در بحر تو ز کشتی بی دست و پاتریم آواز و رقص و جنبش و رفتار ما تویی از رقص گفتم، رقص ناب، که پرسید: یک دست جام باده و یک دست زلف(جعد) یار/رقصی چنان میانه میدانم آرزوست؛ یعنی چه؟ گفتم از لامکان عشق سخن می سراید، تا ما در چه مکان باشیم معنا از…

Share